a3

علوم تجربی نهم -

فصل1 علوم نهم

کاربر🌱

علوم تجربی نهم. فصل1 علوم نهم

سلطان به سلامت بادا اونایی که میگفتن از روز اول قراره با سه چهار ساعت مطالعه شروع کنن در چه حالین😂😂😂

تبلیغات

جواب ها

جواب معرکه

عارفه بهکار

علوم تجربی نهم

حس من در کتابخانه وقتی وارد کتابخانه میشوم، یک حس عمیق از امید و پناهگاه به دلم دست می دهد. دیدن رفت و آمد صامت و آرام ، ساکنانی که با دست بر چشمان خودی از دنیای بیرونی دست برداشته اند و به جای آن به دنیای هیجان انگیز و پر از دانش کتابها فرو رفته اند واقعا آرامش به بهشت است. بوی کاغذِ قدیمی و صفحات کتابها، که در هوای کتابخانه پرواز میکند، زنده میسازد هر سلول قلبم را. احساس میکنم این جا خاکستریِ ذهن هر یک از ساکنانِ این فضا را آهسته زنده میکند و تبدیل به رنگارنگترین رویا میکند. دستهای من همیشه با دوستان وفاداری که کتابها هستند حس بسترگیری میکند. لمس صفحه های صاف و موج دار دست نوشته ها و کتابها در ذهنم را شفاف میکند و به خاطرات بیشتری پا برده میشوم. این حس باعث میشود که هر بار که در کتابخانه قدم بگذارم، حسی عالی از جریان علم و دانش در داخلم متولد شود. صداهایی که در کتابخانه میشنوم، ملایم و خاموش هستند. برخی از افراد به آرامی صحبت میکنند، در حالی که برخی دیگر به شیوه پیشخدمت ساکت کتابخانه هستند و فقط خواندن صفحه ها را به نمایش میگذارند. این آرامش صوتی، به دلیل حضور کتابها و صمیمیتی که با خود آورده اند، آرامش درونی پیدا کرده است. از دیدن کتابهایی که در سایه ای از روشنایی نور خورشید استوار شده اند عاشق میشوم. کتابهایی که مانند سفری به دنیاهای جدید و خیالی هستند و من را با خود به این دنیاها میبرند. تمامی اینها حسی از جذابیت و امید به من القا میکند که به یادگیری و آرامش خودم در این مکان نگاهی اندازم. کتابخانه برایم یک فضای مقدس است، جایی که میتوانم از طریق تبدیل شدن به یک کتاب جدید، خودم را جدیدسازی کنم. حس آزادی و جود با کتابخانه، شاهد حصول آرامشی است که نمیتوان در هیچ جای دیگری پیدا کرد. این حس میگوید من در کتابخانه، در بین کتابها و صمیمیتی که آنها به من میدهند، به واقعیت های عمیقتر دست یافته و بر زندگی خود تأمل میکنم. بارش فکری : بوی کاغذ های قدیمی ،آرامش ، دوستی با کتاب ها،صدای ورق زدن ،خانه دوم موضوع: کتابخانه

سوالات مشابه